دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Investigation of Water Use Efficiency of Wheat and Barley in Arable Lands of Sistan Plainتعیین کارایی مصرف آب (WUE) محصولات گندم و جو در اراضی زراعی دشت سیستان1911894610.22034/csrar.2020.118946FAمحمد نادریان فرگروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه جیرفت، جیرفت، ایرانهادی دهقانگروه علوم و مهندسی آب، مرکز آموزش عالی کاشمر، کاشمر، ایرانJournal Article20190111Water productivity is a key factor for identifying the agricultural systems appropriate for arid and semi-arid regions. The objective of this study was to identify the effectiveness of wheat and barley`s water usage in Poshteab district of Sistan. This field research included 5 villages of Rahdar, Cherk, Hajiabad, Piran and Teymurabad sheykhi. To calculate the volume of irrigation in channels, the float method was used. Moreover, the depth of irrigation in farms were determined. A piece of land as the prominent sample was selected for harvesting which had 1m×1m dimensions. Two other powerful and weak samples were selected from two different lands in every village (in some cases the two samples were beside each other) and were harvested. When wheat samples were dried, the separation process was done manually. Every land`s seeds were weighted and their yield was evaluated. All in all, the average efficiency of water usage effectiveness of wheat and barley in Poshteab district of Sistan were 1.03 and 1.08 kg/m<sup>3</sup>, respectively. Additionally, the average efficiency of weak usage of Wheat and barley in Poshteab districs of Sistan were 0.72 and 0.64 kg/m<sup>3</sup>, respectively. Moreover, the functional chart of wheat and barley yield along with the depth of used water indicated that increasing the wheat and barley `s yielding, not only depended on water use, but also it depended on the irrigation management, calamities, fertilizers and soil, considering the same climates in the region.یکی از عوامل مهم در تعیین سیستمهای کشاورزی مناسب مناطق خشک و نیمهخشک بهرهوری آب آنها میباشد. این تحقیق با هدف تعیین کارایی مصرف آب گندم و جو در بخش پشت آب شهرستان زابل در ۵ روستای مختلف شامل راهدار، چرک، حاجیآباد، پیران، تیمورآباد شیخی بهصورت میدانی انجام شد. جهت محاسبه حجم آبیاری در کانالهای آبیاری از روش جسم شناور استفاده شد و عمق آب آبیاری در مزارع تعیین شد. برای برداشت محصول، قسمتی از زمین به ابعاد 1m×1m بهگونهای انتخاب شد که نمونهی بارزی از مزرعه باشد. دو نمونهی قوی و ضعیف از دو زمین مختلف از هر روستا (دو نمونه قوی و ضعیف در بعضی مزارع در کنار همدیگر بودهاند) انتخاب کرده و محصول برداشت شد. پس از خشک شدن نمونههای گندم عمل جداسازی بهصورت دستی انجام شد و دانههای مربوط به هر زمین وزن شده و عملکرد بذر به دست آمد. بهطورکلی متوسط کارایی مصرف مطلوب (WUE<sub>M</sub>) گندم و جو در بخش پشت آب شهرستان زابل به ترتیب ۱/۰۳و ۱/۰۸ کیلوگرم بر مترمکعب به دست آمد. همچنین متوسط کارایی مصرف ضعیف (WUE<sub>L</sub>) گندم و جو در بخش پشت آب شهرستان زابل به ترتیب ۰/۷۲ و ۰/۶۴ کیلوگرم بر مترمکعب به دست آمد. همچنین نمودار تابعی عملکرد گندم و جو با عمق آب مصرفی نشان داد که افزایش عملکرد گندم و جو علاوه بر مصرف آب، با توجه به یکسان بودن اقلیم در منطقه بستگی به مدیریت آبیاری، آفات و بیماریها، کود و خاک دارد. دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Evaluation of Antioxidant Properties and Phenolic Compounds of Different Mango (Mangifera indica L.) Southern Iranارزیابی خواص آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنلی ژنوتیپ های مختلف انبه (Mangifera indica L) جنوب ایران112111907610.22034/csrar.2020.119076FAبهمن فاضلی نسبگروه پژوهشی زراعت و اصلاح نباتات، پژوهشکده کشاورزی، پژوهشگاه دانشگاه زابل، زابل، ایران0000-0002-3268-8351لیلا فهمیدهگروه اصلاح و بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20180107Mango is one of the most important tropical fruits in the world. It has many phenolic compounds, flavonoids, and antioxidants. Therefore, 29 genotypes of native mangoes in different regions of in southern of Iran (Kerman and Hormozgan) were collected and evaluated based on the amount of antioxidant, phenolic and flavonoid compounds in the laboratory of Agricultural Biotechnology Research Institute, University of Zabol in 2017. The results of analysis of variance showed that different mango genotypes and mango collection regions were affected on phenol, flavonoids and antioxidant properties. The most amount of flavonoids (176.65 mg/g of hydro alcoholic extract and 122.15 mg/g of hydro alcoholic extract) belonged to helov and Kn genotypes, respectively. The most phenol (11.232 and 10.664 mg/g of hydro alcoholic extract) belonged to Zapak and Kn genotypes. The most antioxidant properties (55.240 and 50.873 micrograms per milliliter) belonged to helov and kharvst genotypes, respectively. Based on the area where the mangoes were collected, the most amount of flavonoids (76.679 and 65.126 mg/g of hydro alcoholic extract) belonged to the mango genotypes of Jiroft and Rodan. The most phenol (6.4783 and 6.4534 mg/kg of fresh weight) belonged to Rodan and Manojan mango genotypes, respectively. The highest antioxidant properties (43.144 and 42.667 μg/ml) belonged to Rodan and Jiroft mango genotypes, respectively. Among the different concentrations of the extract, the most effective concentration was 64 μg/ml. Overall, the results showed that Mangoes in Rodan and Jiroft area had the highest antioxidant properties and increased their antioxidant properties by increasing the concentration of hydro alcoholic extract.انبه از مهم ترین میوه های گرمسیری دنیاست که دارای ترکیبات فنلی و فلاونوئیدهای متعدد و خاصیت آنتیاکسیدانی میباشند. در این تحقیق 29 ژنوتیپ از انبههای بومی مناطق مختلف جنوب ایران جمعآوری و بر اساس میزان خواص آنتیاکسیدانی، ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی در آزمایشگاه پژوهشکده زیستفناوری کشاورزی دانشگاه زابل در سال 1396 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپهای مختلف انبه و محیط جمع آوری انبه بر اساس میزان فنل، فلاونوئید و خواص آنتیاکسیدانی مختلف بودند. بیشترین میزان فلاونوئید (176/65 میلی گرم در گرم عصاره هیدرو الکلی و 122/15 میلی گرم در گرم عصاره هیدرو الکلی) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های هلو و خنیزی بود. بیشترین میزان فنل (11/232 و 10/664 میلی-گرم در گرم عصاره هیدرو الکلی) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های زاپاک و خنیزی بود. بیشترین میزان خواص آنتیاکسیدانی (55/240 و 50/873 میکروگرم در میلیلیتر) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های هلو و خاروست بود. بر اساس منطقه محل جمع-آوری انبه ها، بیشترین میزان فلاونوئید (76/679 و 65/126 میلی گرم در گرم عصاره هیدرو الکلی) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های انبه منطقه جیرفت و رودان بود. بیشترین میزان فنل (6/4783 و 6/4534 میلی گرم در گرم وزن تر برگ) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های انبه منطقه رودان و منوجان بود. بیشترین میزان خواص آنتیاکسیدانی (43/144 و 42/673 میکروگرم در میلی لیتر) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های انبه منطقه رودان و جیرفت بود. در بین غلظتهای مختلف عصاره، مؤثرترین غلظت، 64 میکروگرم در میلی لیتر بود. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که انبههای منطقه رودان و سپس جیرفت دارای بیشترین میزان خواص آنتی اکسیدانی بوده و با افزایش غلظت عصاره هیدروالکلی خاصیت آنتی اکسیدانی آن ها نیز بیشتر شده است.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Individual and Combined Application of Bio Fertilizers on Quantitative and Qualitative Characteristics of Peanut (Arachis hypogaea)کاربرد انفرادی و ترکیبی کودهای زیستی بر صفات کمی و کیفی بادامزمینی (Arachis hypogaea)233211915610.22034/csrar.2020.119156FAمهدی دهمردهگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانماندانا بامریدانش آموخته ارشد آگرواکولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانبهروز کشتگرگروه عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانعیسی خمریگروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20170123To evaluate the effects of bio fertilizers on quantitative and qualitative traits of pea nut on a randomized complete block design was conducted at the Research Farm of Zabol University in year of 2014<strong>.</strong> The treatments were bio-fertilizers include: biosulfur, nitroxin, seaweed and phosphate 2 will be alone each of which individually and in combination (control (no fertilizer); bio sulfur + nitroxin; bio sulfue + seaweed; biosulfur + phosphate2; nitroxin + seaweed; nitroxin + phosphate 2; seaweed + phosphate 2; bio sulfur + nitroxin + seaweed; bio sulfur + nitroxin + phosphate2; bio sulfur + nitroxin + seaweed + phosphate 2) was performed on the peanuts in separate plots. The results showed that the greatest impact on between treatments in weight the pod, economic yield, harvest index and oil percentage was related to treatment nitroxin. Nitroxin treatments increased 28, 24, 22, 28 and 47 percent of these traits compared to the control. The combination treatment of phosphate + nitroxin resulted in increased respectively 25 and 24 percent compared to control the traits of Ash and protein percent. As well as the treatment phosphate also increased 39 percent phosphorus absorbed by the plant. In general, it can be said that the use of combination treatments significant different on the traits include nutrient absorption and protein percentage relative to the individual using them.بهمنظور ارزیابی اثرات کودهای زیستی بر برخی صفات کمی و کیفی بادامزمینی، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 93 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: (شاهد، بیوسولفور، نیتروکسین، جلبک دریایی، فسفات بارور2، جلبک دریایی + بیوسولفور، جلبک دریایی + فسفات بارور2، جلبک دریایی + نیتروکسین، فسفات بارور2 + بیوسولفور، فسفات بارور2 + نیتروکسین، بیوسولفور + نیتروکسین، فسفات بارور2 + بیوسولفور + نیتروکسین، فسفات بارور2 + بیوسولفور + جلبک دریایی، جلبک دریایی + بیوسولفور + نیتروکسین و جلبک دریایی + بیوسولفور + نیتروکسین + فسفات بارور2). نتایج نشان داد که تیمار نیتروکسین بیشترین تأثیر را بر وزن نیام، وزن صد دانه، عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت و درصد روغن داشت. با کاربرد نیتروکسین به ترتیب 28، 24، 22، 28 و 47 درصد صفات مذکور نسبت به شاهد افزایش نشان دادند. تیمار جلبک دریایی نیز تأثیر معنیداری بر وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیک داشت. تیمار ترکیبی فسفات بارور2 + نیتروکسین باعث افزایش 27 و 24 درصدی پروتئین دانه و درصد خاکستر نسبت به تیمار شاهد گردید. تیمار فسفات بارور2 نیز باعث افزایش 39 درصدی فسفر دانه نسبت به تیمار شاهد گردید. بهطورکلی میتوان بیان نمود که بکار گیری ترکیبی تیمارهای کود تأثیر معنیداری بر عناصر غذایی جذب شده توسط بذر و درصد پروتئین دانه نسبت به استفاده منفرد آنها داشت.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Comparison of Bread Wheat Genotypes Tolerant to Late Growth Stage Water Deficit Stress using Stress Tolerance Indicesمقایسه ژنوتیپهای گندم نان متحمل به تنش کمآبی آخر فصل رشد با استفاده از شاخصهای تحمل تنش334111907810.22034/csrar.2020.119078FAآرزو عبدیگروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانمحمد رضاییمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، ارومیه، ایرانامین عباسیگروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانعبداله جوانمردگروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانمجتبی نورآیینگروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانحمید حاتمی ملکیگروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانJournal Article20180102Water deficit stress in the late growth stage is one of the limitation factor of wheat production in arid and semi-arid regions such as Iran and introduction of stress tolerant varieties is one the strategies that conquer to it. In this research, the reaction of 15 bread wheat genotypes against to water deficit stress at the late growth stage were inspected using stress tolerance indices. Hence, bread wheat genotypes were studied in both normal and stress states separately using randomized complete block design with three replications in farm condition. Analysis of variance revealed significant differences among studied genotypes based on tolerance indices. Mean comparison manifested that genotypes 3 and 8 could consider as suitable genotypes for water deficit stress at the late growth stage. Classification of genotypes based on studied tolerance indices located them into three groups. Among studied indices, GMP, STI, YSI and SSI were identified as suitable indices in selection of tolerant genotypes for water deficit stress at the late growth stage because they possessed significant relation with environmental yields. Results of triangle plots showed that genotypes 3 and 8 have the highest seed yield in both stress and non-stress conditions based on GMP, STI and SSI indices (Group A) and could effectively use in water stress state in the late growth stage.تنش کمآبی آخر فصل رشد از مهمترین عوامل محدودکننده تولید گندم در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران میباشد و یکی از راهکارهای مقابله با آن معرفی ارقام متحمل با شرایط تنش است. در این تحقیق، واکنش 15 ژنوتیپ آبی گندم نان پاییزه به تنش کمآبی آخر فصل رشد، با استفاده از شاخصهای تحمل به تنش مورد بررسی قرار گرفت. ژنوتیپهای گندم نان بهصورت جداگانه تحت شرایط آبیاری نرمال و تنش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه و در سال 1395 ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپهای مورد مطالعه بر اساس شاخصهای تحمل به تنش کمآبی بود. مقایسه میانگین ژنوتیپها از نظر عملکرد در شرایط نرمال و تنش و نیز شاخصهای تحمل نشان داد که ژنوتیپهای Mihan و Nwau15/Attila//Shark/F4105W2.1 میتوانند ژنوتیپهای مناسبی برای کشت در شرایط تنش کمآبی آخر فصل رشد باشند. گروهبندی ژنوتیپها بر اساس شاخصهای تحمل مورد مطالعه، آنها را در 3 گروه مجزا قرار داد. در بین شاخصهای مورد مطالعه، شاخصهای GMP، STI، YSI و SSI به واسطه دارا بودن همبستگی معنیدار با عملکردهای محیطی، بهترین شاخصها برای گزینش ارقام متحمل به تنش آخر فصل شناسایی شدند. نتایج پلاتهای سهبعدی نشان داد که ژنوتیپهای Zarrin و Nwau15/Attila//Shark/F4105W2.1 از نظر شاخصهای GMP، STI و SSI دارای بالاترین عملکرد در شرایط تنش و بدون تنش بوده (گروه A) و میتوانند در شرایط تنش رطوبتی آخر فصل رشد بکار گرفته شوند.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Effect of Glomus intraradices Fungus on Enzymatic Activities and Growth Condition of Seven Wheat Genotypesتاثیر قارچ ریشه Glomus interaradices بر روی فعالیت های آنزیمی و شرایط رشدی هشت ژنوتیپ گندم435311912210.22034/csrar.2020.119122FAسید کاظم صباغگروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه یزد، یزد، ایرانمحمد رضا سرافراز اردکانیگروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه یزد، یزد، ایرانمرضیه طاهریگروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه یزد، یزد، ایرانحمید رضا بلوک یزدیگروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20181009Use of biological products such as mycorrhizal fungi species, in order to provide part of the plant's essential elements, especially phosphorus, is one of the essential and useful solutions for improving plant growth conditions. In this research, the mycorrhizal reaction of seven different wheat varieties to <em>Glomus interaradices</em> species was assayed in randomized complete block design with four replications in the greenhouse. Growth conditions and also the effect of fungi on the growth condition and level of some antioxidant enzymes were evaluated. Macroscopic examination on roots of mycorrhizal plants and comparison with non-mycorrhizal plants showed a high percentage of root mycorrhization in wild wheat <em>Ageilops tauchii</em>. The lowest increase of root mycorrhization was determined in bread wheat cultivars. The highest levels of superoxide dismutase, peroxidase and polyphenol oxidase enzymes were observed in Tajan, Narin and Hana cultivars all of which are modern wheat cultivars. According to these data, it can be concluded that root mycorrhization, although it is dependent on the genetic and ploidy nature of wheat, cannot directly increase the enzymatic responses of the plant. So, increase in antioxidant enzymes did not directly correlate with the percentage of root mycorrhization in different varieties of wheat.استفاده از فرآوردههای بیولوژیک مانند گونههای مختلف قارچ ریشه، درجهت تأمین بخشی از عناصر مورد نیاز گیاه به ویژه فسفر یکی از راه حلهای اساسی و مفید درجهت بهبود شرایط رشدی گیاه می باشد. در این تحقیق واکنش میکوریزی 7 رقم مختلف گندم به قارچ ریشه <em>Glomus interaradices</em>در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی در 4 تکرار در شرایط گلخانه مورد بررسی و تاثیر قارچ بر شرایط رشدی و میزان تغییرات تعدادی از آنزیم های آنتی اکسیدانتی مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی ماکروسکوپی ریشه گیاهان میکوریزه شده و مقایسه با گیاهان بدون قارچ ریشه، بالاترین میزان میکوریزه شدن را در رقم وحشی <em>Ageilops tauchii</em> نشان داد. کمترین میزان میکوریزه شدن ریشه در ارقام زراعی گندم ثبت گردید. بیشترین درصد میزان آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز به ترتیب در ارقام تجن، نارین و هانا که همگی از ارقام زراعی هستند نسبت به شاهد بدون قارچ ریشه مشاهده گردید. با توجه به دادههای حاصل چنین میتوان نتیجهگیری کرد که میکوریزاسیون اگرچه به ماهیت ژنتیکی و پلوئیدی گندم بستگی دارد ولی به طور مستقیم قادر به افزایش فعالیتهای آنزیمی گیاه نمیشود؛ بنابراین افزایش میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانتی ارتباط مستقیمی با درصد میکوریزه شدن ریشه واریتههای مختلف گندم ندارد.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Effect of Phosphorus and Potassium on the Growth and Yield of Pot Marigold (Calendula officinalis L.)اثر فسفر و پتاسیم بر روند رشد و عملکرد همیشه بهار (.Calendula officinalis L)556611914210.22034/csrar.2020.119142FAمحمد صدقیگروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانJournal Article20180103Plant nutrition and reduction of element deficiency is one of the most important affecting factors on plant production. Our knowledge about the effect of nutritional elements on medicinal plants is rare. In order to determining these effects, a factorial experiment as randomized complete block design conducted on research farm of university of Mohaghegh Ardabili. Treatments were four phosphorus fertilizer (P2O5) including 0, 40, 80 and 120 Kg ha<sup>-1</sup> from the source of ammonium phosphate and four potassium fertilizer (K2O) as 0, 50, 100 and 150 Kg ha<sup>-1 </sup>from the source of potassium nitrate. Results showed that variation in growth indices trend was approximately similar in all potassium and phosphorus levels, but K2O had the major effects on the mean of growth indices. Solely P2O5 at 120 Kg ha<sup>-1</sup> in different K2O levels had the various trend in relative growth rate in comparison to other treatments. The highest yield of grain and dry flowers was seen in the mixture of 80 and 150 Kg ha<sup>-1</sup> P2O5 and K2O respectively, but had no significant difference with 80 and 100 Kg ha<sup>-1</sup>. In conclusion, using of K2O had more great effects on studied traits and effect of P2O5 was negligible.تغذیه مطلوب گیاهان و کاهش اثر کمبود عناصر غذایی مهم، یکی از عوامل موثر بر تولید گیاهان به شمار میرود. اطلاعات ما در مورد اثر عناصر غذایی بر تولید گیاهان دارویی اندک است. به این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1391 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل: 4 سطح کود فسفره (p <sub>2</sub>O<sub>5</sub>) به صورت صفر (شاهد)، 40، 80 و 120 کیلوگرم در هکتار از منبع فسفات آمونیوم و 4 سطح کود پتاسه (K<sub>2</sub>O) به صورت صفر (شاهد)، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار از منبع نیترات پتاسیم بود. نتایج نشان داد که روند تغییرات شاخصهای رشد در سطوح مختلف پتاسیم و فسفر تا حدودی یکسان بود، ولی سطوح پتاسیم تاثیر بیشتری بر میانگین شاخصهای رشد نشان داد. تنها در سطح 120 کیلوگرم فسفر و در سطوح مختلف پتاسیم روند سرعت رشد نسبی متفاوت از سایر تیمارها بود. کاربرد توام 80 و 150 کیلوگرم فسفر و پتاسیم حداکثر عملکرد دانه و گل خشک را تولید کرد که با تیمار 80 و 100 کیلوگرم در هکتار تفاوت معنیداری نداشت. به طور کلی، کاربرد پتاسیم بر بیشتر صفات موثر بود و اثر فسفر چندان بر روند رشد آشکار نگردید.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Determining Optimal Combination of Input Variables Using Gamma Test for Absorbable Potassium Modeling in the Fuzzy-Neural System
(Case Study: Mian-Kangi Region Zabol)تعیین ترکیب بهینه متغیرهای ورودی با استفاده از آزمون گاما برای مدلسازی پتاسیم قابل جذب در سیستم عصبی-فازی (مطالعه موردی: منطقه میانکنگی؛ زابل)677511909210.22034/csrar.2020.119092FAامین دلارامیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم مهندسی خاک، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل، زابل، ایراناحمد غلامعلی زادهگروه علوم مهندسی خاک، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل، زابل، ایراناسما شعبانیگروه علوم مهندسی خاک، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20171022One of the important and complex steps for nonlinear modeling is pre-processing of input data in order to select the appropriate combination of them in the model. The gamma test was used to select the optimal combination of input variables for available potassium modeling in this study. The M test was used for determining the optimal number of data needed for modeling. Eight input variables were used for modeling. Modeling the available potassium was done by the number of optimum points and selected variables with subtractive clustering in the fuzzy neural system. The results showed that six variables (clay percentage, silt, organic matter, electrical conductivity, saturation moisture and pH) are the optimal combination of variables in modeling the available potassium in Mian-Kangi region. Also, 112 of measured data (60%) were considered as suitable data for the modeling training section using the M test results. The results indicated that the M method has better accuracy and speed than the trial and error method for finding the appropriate number of input data in training section. The results of modeling also indicated that the fuzzy neural method has high capability and performance in estimating the amount of available potassium in the soil of Mian-Kangi region (R<sup>2</sup> = 0.90 and RMSE = 4.27). Also, organic carbon percentage was the most important input for modeling and predicting the amount of available potassium.یکی از مراحل مهم و پیچیده برای مدلسازی غیرخطی، پیش پردازش دادههای ورودی به منظور انتخاب ترکیبی مناسب از آنها در مدل میباشد. در این مطالعه آزمون گاما برای انتخاب ترکیب بهینه متغیرهای ورودی در مدلسازی پتاسیم قابل جذب استفاده شد. برای تعیین بهینه تعداد دادههای مورد نیاز برای مدلسازی از آزمون M استفاده شد. به منظور مدلسازی تعداد هشت متغیر ورودی استفاده گردید. مدلسازی پتاسیم قابل جذب با استفاده از تعداد نقاط بهینه، متغیرهای منتخب با خوشهبندی کاهشی در سیستم عصبی فازی انجام شد. نتایج نشان داد که شش متغیر شامل (درصد رس، سیلت، ماده آلی، هدایت الکتریکی، رطوبت اشباع و pH) ترکیب بهینه متغیرها در مدلسازی پتاسیم قابل جذب در منطقه میانکنگی میباشند. همچنین با استفاده از خروجی آزمون M تعداد 112 داده (60 درصد دادهها) برای بخش آموزش مدلسازی مناسب تشخیص داده شد. نتایج حاکی از این واقعیت است که روش M در قسمت آموزش از دقت و سرعت مناسبی نسبت به روش آزمون و خطا در یافتن تعداد مناسب دادههای ورودی، برخوردار میباشد. نتایج حاصل از مدلسازی نیز بیانگر آن بود که روش عصبی فازی توانایی و عملکرد بالایی در برآورد مقدار پتاسیم قابل جذب در خاکهای منطقه میانکنگی را داشته است (R<sup>2</sup>=0.90 و RMSE=4.27). همچنین، در این تحقیق، در راستای مدلسازی و پیشبینی پتاسیم قابل جذب، درصد کربن آلی مهمترین ورودی شناخته شد.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Effects of Integrated Weed Managements on Weed Population and Forage Yield of Corn (Zea mays L.)اثر روش های مدیریت تلفیقی علف های هرز بر جمعیت علف های هرز و عملکرد علوفه ذرت (Zea mays L)778611913210.22034/csrar.2020.119132FAعلیرضا سعیدی نیاکارشناس ارشد شناسایی و مبارزه با علف های هرز، سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان جنوبی، بیرجند، ایرانسید غلامرضا موسویگروه زراعت، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایرانJournal Article20180430The effect of integrated management of weeds on yield of corn forage was examined in a factorial split experiment in 2012-2013 in Khusf, Iran on the basis of a Randomized Complete Block Design with three replications in which the main plot was devoted to cultivator at two levels of cultivator use and disuse and the sub-plots were devoted to density at two levels of 100000 and 150000 plants.ha<sup>-1</sup> and to reduced (recommended) dosage of Lumax herbicide at four levels of 0, 1.5, 3.0 and 4.5 L.ha<sup>-1</sup>. It was found that the increase in density from 100 000 to 150000 plants.ha<sup>-1</sup> increased total dry yield by 8.7%. Means comparison for the interaction between cultivator and herbicide revealed that when cultivator is applied, the treatment of only 1.5 L.ha<sup>-1</sup> herbicide resulted in total dry yield and total fresh yield of forage of 23020 and 103705 kg.ha<sup>-1</sup> which were 66.2 and 65.8% higher than that under the treatment of cultivator with no herbicide usage. Cultivator was applied, the treatment of 1.5 L.ha<sup>-1</sup> herbicide decrease 98 and 92% of dry weight and the total number of weeds, respectively .Therefore, given the fact that sustained farming is aimed at reducing the application of chemicals in farming systems, the rate of using Lumax can be reduced by 66.6% by integrated management of weeds. Thus, the adverse effects of herbicides on environment and the resistance of weeds to herbicides can be reduced.به منظور بررسی تاثیر مدیریت تلفیقی تراکم، اعمالکولتیواتور و دزهای کاهشیافته کنترل شیمایی علفهای هرز بر جمعیت و تراکم علفهای هرز و عملکرد ذرت علوفهای، این تحقیق به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 92-1391 در شهرستان خوسف بخش ماژان انجام شد. آزمایش دو سطح کولتیواتور به عنوان عامل کرت اصلی شامل با و بدون کاربرد و دو سطح تراکم 100 و 150 هزار بوته در هکتار و دزهای کاهش یافته علفکش لوماکس در چهار سطح شامل 0، 1/5، 3 و 4/5 لیتر در هکتار (دز توصیه شده) به عنوان عامل کرتهای فرعی مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان داد افزایش تراکم از 100 به 150 هزار بوته در هکتار باعث افزایش 8/7 درصد وزن خشک کل علوفه ذرت شد. کاربرد کولتیواتور و مقدار 1/5 لیتر در هکتار علفکش لوماکس نسبت به تیمار کاربرد کولتیواتور و عدم مصرف علفکش باعث افزایش 66/2 و 65/8 درصدی به ترتیب عملکرد خشک کل و عملکرد ترکل علوفه ذرت گردید. با کاربرد کولتیواتور و مقدار 1/5 لیتر در هکتار علف کش لوماکس عملکرد خشک کل به مقدار 23020 کیلوگرم در هکتار و عملکرد تر کل علوفه ذرت به مقدار 103750 کیلوگرم در هکتار تولید گردید. کاربرد کولتیواتور و مقدار 1/5 لیتر در هکتار علفکش لوماکس باعث کاهش 98 درصدی زیست توده کل علف های هرز و کاهش 92 درصدی تعداد کل علف های هرز نسبت به تیمار عدم کنترل گردید. از اینرو در راستای کشاورزی پایدار از طریق کاهش مصرف مواد شیمیایی درسیستمهای زراعی می توان با مدیریت تلفیقی علفهای هرز دز مصرفی علفکش جدید لوماکس را تا حدودی کاهش داد که این امر کاهش بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف علفکشهای شیمیایی بر محیط زیست و افت مقاومت علفهای هرز را به دنبال دارد.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Evaluation of Sugarcane Yield Affected as Irrigation Level and Fertilizer by using Aquacrop Modelارزیابی عملکرد نیشکر تحت تاثیر سطوح آبیاری و کود با استفاده از مدل Aquacrop879611908510.22034/csrar.2020.119085FAفرزاد حق نظریدانشجوی دکتری آبیاری و زهکشی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانمهشید قنبریاندانشجوی دکتری آبیاری و زهکشی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایرانعلی شینی دشتگلدانشجوی دکتری، آبیاری و زهکشی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانویدا ورناصریدانشجوی دکتری بوم شناسی زراعی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20190429Increasing water use efficiency in order to more produce in the agriculture section has special importance. Therefore, simulation of plant growth stages and, consequently, prediction of product yield lead to better planning and more efficient management in the production process. The present study was conducted with the aim of predicting yield and sugarcane biomass at ratoon stage in the third year of planting, with AquaCrop model in Amir Kabir Agro-industry Co. with three levels of full irrigation or 100% water requirement (I<sub>1</sub>), 75% (I<sub>2</sub>) and 55% water requirement (I<sub>3</sub>) and three levels of 100% manure requirement of sugarcane plant to nitrogen fertilizer (F<sub>1</sub>), 80% (F<sub>2</sub>) and 60% (F<sub>3</sub>) with four replications in 2010-2011. For calibration of the model, the calibration values with the prediction of statistical error of R<sup>2</sup> for yield and biomass for all levels of fertilization and irrigation were 0.97 and 0.96 respectively. In the validation stage, the yield of the product was simulated in different conditions of irrigation management, and it was compared with actual yield, and the correlation coefficients for the yield of the product and the biomass was estimated to be 0.91 and 0.81, respectively. The results showed that F<sub>2</sub>I<sub>1</sub> has higher yield and biomass than other treatments and with the 20% reduction in fertilizer application, the desired yield could be achieved. This will reduce agricultural costs and, in the long run, will also eliminate the negative effects of excessive fertilizer use and, while increasing production, will be a strategic plan for achieving sustainable agricultural objectives.ارتقای کارایی مصرف آب با هدف تولید بیشتر در بخش کشاورزی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ لذا شبیهسازی مراحل رشد گیاه و در نتیجه پیشبینی عملکرد محصول، منجر به برنامهریزی بهتر و مدیریت کاراتر در روند تولید می شود. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی عملکرد و زیستتوده نیشکر در مرحله بازرویی در سال سوم کاشت، با مدل AquaCrop در کشت و صنعت امیرکبیر با سه سطح آبیاری کامل یا 100 درصد نیاز آبی (I1)، 75 درصد (I2) و 55 درصد نیاز آبی (I3) و سه سطح کود 100 درصد نیاز گیاه نیشکر به کود نیتروژن (F1)، 80 درصد (F2) و 60 درصد (F3) با چهار تکرار در سال 1390-1389 انجام شد. برای واسنجی مدل مقادیر واسنجی به همراه پیشبینی خطای آماری R2 برای عملکرد محصول و زیستتوده برای تمام سطوح مختلف کودی و آبیاری بهترتیب برابر با 0/97 و 0/96 به دست آمد. در مرحله صحتسنجی، عملکرد محصول در شرایط مختلف مدیریت آبیاری شبیهسازی و با عملکرد واقعی مقایسه شد و مقادیر ضریب همبستگی برای عملکرد محصول و زیستتوده به ترتیب 0/91 و 0/81 برآورد شد. با بررسی تیمارها مشخص شد که تیمار F2I1 نسبت به دیگر تیمارها، عملکرد زیستتوده بالاتری داشت. نتایج نشان داد که با کاهش 20 درصدی در مصرف کود میتوان به عملکرد مورد نظر دست یافت. این امر کاهش هزینههای مربوط به کشاورزی را به همراه خواهد داشت و در بلندمدت اثرات سوء ناشی از مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی را کاهش داده و ضمن افزایش محصول، برنامهای راهبردی برای نیل به اهداف کشاورزی پایدار خواهد بود.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Evaluation of Yield and Grain Filling Rate of Bread Wheat Promising Lines (Triticum aestivum L.) to Growth Degree Days (GDD)ارزیابی عملکرد و سرعت پرشدن دانه لاینهای امیدبخش گندم نان (Triticum aestivum L.) در پاسخ به درجه روز رشد (GDD)9711111914010.22034/csrar.2020.119140FAحبیب اله سوقیبخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایران0000000194589933محمد تقی فیض بخشبخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایراننصیبه رضوان طلبدانش آموخته دکتری اکولوژی گیاهان زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانJournal Article20180813Increasing wheat yield requires an understanding of appropriate management method that are Increasing wheat yield requires an understanding of appropriate management method that are most important sowing date and appropriate cultivars. Evaluation of yield and grain filling rate of bread wheat promising lines to normal and late seeding dates, this experiment was carried out at Gorgan research station during 2015-2017. The experiment was a spilt-plot based on RCBD with three replications. The main factors was two sowing date December 15<sup>th</sup> (normal seeding date) and January 15th (late seeding date) and the second factor were eight genotype and cultivar of wheat. The results of combined analysis of variance showed that the effects of year, sowing date and interaction effects of year × sowing date were significant on all of traits under study expect of harvest index. Also interaction effects of year × genotype were significant on all of traits under study expect of number of grains per spike and growth degree day to maturity. The suitability of climatic conditions during plant growth in normal seeding (December 15th) caused more tillers fertilized. On the other hand, the warmth and dryness of the air at the later seeding date reduced the number of fertilized tillers. Results showed that with delay in seeding date, mean of growth degree day to physiological maturity decreased. Also results of mean comparison of interaction effects of year × genotype and of year × sowing date showed that the genotype SAUAL/3/MILAN/S87230//BAV92 and Gonbad cultivar had higher length of filling period and rate of effective grain so produced acceptable yields compared to other.افزایش عملکرد در گندم مستلزم شناخت روشهای مدیریتی مناسب است. از جمله مهمترین آنها معرفی ارقام جدید و تاریخ کاشت مناسب میباشد. به منظور ارزیابی عملکرد و سرعت پرشدن دانه لاینهای امیدبخش گندم نان نسبت به تاریخ کاشت به موقع و تأخیری آزمایشی در ایستگاه عراقی محله گرگان در دو سال زراعی 1395-1394و 1396-1395 انجام شد. این آزمایش به صورت اسپیلتپلات و بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی تاریخ کاشت در دو سطح شامل: 15 آذر (تاریخ کاشت بهموقع) و 15دی (تاریخ کاشت تأخیری) و فاکتور فرعی هشت رقم و ژنوتیپ گندم بودند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثرات سال، تاریخ کاشت و اثرات متقابل سال × تاریخ کاشت بر روی همه صفات مورد بررسی به جز شاخص برداشت معنیدار بود. همچنین اثرات متقابل تاریخ کاشت × ژنوتیپ نیز بر روی همه صفات مورد بررسی به جز تعداد دانه در سنبله و درجه روز رشد از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی معنیدار بود. مناسب بودن شرایط آب و هوایی در طول دوره رشد و نمو گیاه در تاریخ کاشت 15 آذر باعث افزایش تعداد پنجههای بارور شد و از طرف دیگر کوتاهی فصل رشد گندم در تاریخ کاشت دیرتر باعث کاهش تعداد پنجههای بارور گردید. نتایج مقایسه میانگینهای اثرات متقابل سال × ژنوتیپهای مورد بررسی و اثرات متقابل تاریخ کاشت × ژنوتیپ نشان داد که در هر دو سال اجرای آزمایش و همچنین در هر دو تاریخ کاشت ژنوتیپ شماره هفت با پدیگری SAUAL/3/MILAN/S87230//BAV92 و رقم گنبد دارای طول دوره پرشدن و سرعت موثرپرشدن دانه بالاتری بودند و توانستند عملکرد قابل قبولی در مقایسه با سایر ژنوتیپها تولید نمایند.دانشگاه زابلتحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک2423-611X2120200822Effects of Manure and Different Intercropping Patterns on Quantitative and Qualitative Yield of Roselle (Hibiscus Sabdariffa) and Cowpea (Phasaeolous vulgaris)اثرات کود دامی و الگوهای مختلف کشت مخلوط بر عملکرد کمی و کیفی چای ترش (Hibiscus sabdariffa) و لوبیا چشمبلبلی (Phasaeolous vulgaris)11312511909110.22034/csrar.2020.119091FAمحمدعلی کریمیانپژوهشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانبهروز میردانش آموخته کارشناسی ارشد زراعت، معاونت پژوهشی و فناوری، دانشگاه زابل، ایرانفاطمه بیدرنامنیپژوهشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانعباس کشتگردانشجوی دکتری اگرواکولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، ایرانJournal Article20180122In order to study the effects of manure and different intercropping patterns on quantitative and qualitative yield of roselle and cowpea, an experiment was conducted as split plot based on a randomized complete block design with three replications at the Agricultural Research Center of Zabol University in 2013. The treetments included 0, 20 and 30 t.ha<sup>-1</sup> manure to main plots and different intercropping patterns (sole roselle, sole cowpea, %75 roselle + 25% cowpea, %50 roselle + %50 cowpea, and %25 roselle + %75 cowpea) in sub plots. Results revealed that in roselle the most plant height, number of fruits per plant, economic yield, biological yield and in cowpea the maximum number of pod per plant, economical yield, biologinal yield and percent seed protein of sole cropping along with application of 30 t.ha<sup>-1</sup> manure were obtained. The highest amount anthocyanins and carbohydrates sour tea were obtained from the application of 30 t.ha<sup>-1</sup> of manure and intercropping % 25 hibiscus + % 75 cowpea. The highest harvest index in roselle of %75 roselle + %25 cowpea and in cowpea of pure cultures along with application of 30 t.ha<sup>-1</sup> manure were obtained.برای بررسی اثرات کود دامی و الگوهای مختلف کشت مخلوط بر عملکرد کمی و کیفی چای ترش و لوبیا چشمبلبلی، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1392 در پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل اجرا گردید. تیمارها شامل 0، 20 و 30 تن در هکتار کود دامی در کرتهای اصلی و الگوهای مختلف کشت مخلوط (خالص چای ترش، خالص لوبیا چشمبلبلی، 75% چای ترش + 25% لوبیا چشمبلبلی،50% چای ترش + 50% لوبیا چشمبلبلی، 25% چای ترش + 75% لوبیا چشمبلبلی) در کرتهای فرعی بودند. نتایج نشان داد که در چای ترش بیشترین ارتفاع بوته، تعداد میوه در بوته، عملکرد اقتصادی و عملکرد زیستی و در لوبیا چشمبلبلی حداکثر تعداد غلاف در بوته، عملکرد اقتصادی، عملکرد زیستی، درصد پروتئین دانه از کشت خالص همراه با کاربرد 30 تن در هکتار کود دامی به دست آمد. بالاترین میزان آنتوسیانین و کربوهیدرات چای ترش از کاربرد 30 تن در هکتار کود دامی و کشت مخلوط 25% چای ترش + 75% لوبیا چشمبلبلی حاصل شد. بالاترین شاخص برداشت در چای ترش از کشت 75% چای ترش + 25% لوبیا و در لوبیا چشمبلبلی از کشت خالص آن همراه با مصرف 30 تن در هکتار کود دامی حاصل شد.