دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
تعیین کارایی مصرف آب (WUE) محصولات گندم و جو در اراضی زراعی دشت سیستان
1
9
FA
محمد
نادریان فر
گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه جیرفت، جیرفت، ایران
naderian.mohamad@ujiroft.ac.ir
هادی
دهقان
گروه علوم و مهندسی آب، مرکز آموزش عالی کاشمر، کاشمر، ایران
h.dehghan@kashmar.ac.ir
10.22034/csrar.2020.118946
یکی از عوامل مهم در تعیین سیستمهای کشاورزی مناسب مناطق خشک و نیمهخشک بهرهوری آب آنها میباشد. این تحقیق با هدف تعیین کارایی مصرف آب گندم و جو در بخش پشت آب شهرستان زابل در ۵ روستای مختلف شامل راهدار، چرک، حاجیآباد، پیران، تیمورآباد شیخی بهصورت میدانی انجام شد. جهت محاسبه حجم آبیاری در کانالهای آبیاری از روش جسم شناور استفاده شد و عمق آب آبیاری در مزارع تعیین شد. برای برداشت محصول، قسمتی از زمین به ابعاد 1m×1m بهگونهای انتخاب شد که نمونهی بارزی از مزرعه باشد. دو نمونهی قوی و ضعیف از دو زمین مختلف از هر روستا (دو نمونه قوی و ضعیف در بعضی مزارع در کنار همدیگر بودهاند) انتخاب کرده و محصول برداشت شد. پس از خشک شدن نمونههای گندم عمل جداسازی بهصورت دستی انجام شد و دانههای مربوط به هر زمین وزن شده و عملکرد بذر به دست آمد. بهطورکلی متوسط کارایی مصرف مطلوب (WUE<sub>M</sub>) گندم و جو در بخش پشت آب شهرستان زابل به ترتیب ۱/۰۳و ۱/۰۸ کیلوگرم بر مترمکعب به دست آمد. همچنین متوسط کارایی مصرف ضعیف (WUE<sub>L</sub>) گندم و جو در بخش پشت آب شهرستان زابل به ترتیب ۰/۷۲ و ۰/۶۴ کیلوگرم بر مترمکعب به دست آمد. همچنین نمودار تابعی عملکرد گندم و جو با عمق آب مصرفی نشان داد که افزایش عملکرد گندم و جو علاوه بر مصرف آب، با توجه به یکسان بودن اقلیم در منطقه بستگی به مدیریت آبیاری، آفات و بیماریها، کود و خاک دارد.
کارایی مصرف آب,حجم آب آبیاری,مدیریت آبیاری,عملکرد
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_118946.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_118946_376408e77484ffe2be1fa16b12ec5c6f.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
ارزیابی خواص آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنلی ژنوتیپ های مختلف انبه (Mangifera indica L) جنوب ایران
11
21
FA
بهمن
فاضلی نسب
0000-0002-3268-8351
گروه پژوهشی زراعت و اصلاح نباتات، پژوهشکده کشاورزی، پژوهشگاه دانشگاه زابل، زابل، ایران
bfazelinasab@gmail.com
لیلا
فهمیده
گروه اصلاح و بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
fazelie58@yahoo.com
10.22034/csrar.2020.119076
انبه از مهم ترین میوه های گرمسیری دنیاست که دارای ترکیبات فنلی و فلاونوئیدهای متعدد و خاصیت آنتیاکسیدانی میباشند. در این تحقیق 29 ژنوتیپ از انبههای بومی مناطق مختلف جنوب ایران جمعآوری و بر اساس میزان خواص آنتیاکسیدانی، ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی در آزمایشگاه پژوهشکده زیستفناوری کشاورزی دانشگاه زابل در سال 1396 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپهای مختلف انبه و محیط جمع آوری انبه بر اساس میزان فنل، فلاونوئید و خواص آنتیاکسیدانی مختلف بودند. بیشترین میزان فلاونوئید (176/65 میلی گرم در گرم عصاره هیدرو الکلی و 122/15 میلی گرم در گرم عصاره هیدرو الکلی) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های هلو و خنیزی بود. بیشترین میزان فنل (11/232 و 10/664 میلی-گرم در گرم عصاره هیدرو الکلی) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های زاپاک و خنیزی بود. بیشترین میزان خواص آنتیاکسیدانی (55/240 و 50/873 میکروگرم در میلیلیتر) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های هلو و خاروست بود. بر اساس منطقه محل جمع-آوری انبه ها، بیشترین میزان فلاونوئید (76/679 و 65/126 میلی گرم در گرم عصاره هیدرو الکلی) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های انبه منطقه جیرفت و رودان بود. بیشترین میزان فنل (6/4783 و 6/4534 میلی گرم در گرم وزن تر برگ) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های انبه منطقه رودان و منوجان بود. بیشترین میزان خواص آنتیاکسیدانی (43/144 و 42/673 میکروگرم در میلی لیتر) به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های انبه منطقه رودان و جیرفت بود. در بین غلظتهای مختلف عصاره، مؤثرترین غلظت، 64 میکروگرم در میلی لیتر بود. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که انبههای منطقه رودان و سپس جیرفت دارای بیشترین میزان خواص آنتی اکسیدانی بوده و با افزایش غلظت عصاره هیدروالکلی خاصیت آنتی اکسیدانی آن ها نیز بیشتر شده است.
دی فنیل پیکریل هیدرازیل,فنل,فلاونوئید,عصاره گیاهی,هیدرو الکلی
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119076.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119076_0fd894292ee500dcc12878b8c4bca0aa.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
کاربرد انفرادی و ترکیبی کودهای زیستی بر صفات کمی و کیفی بادامزمینی (Arachis hypogaea)
23
32
FA
مهدی
دهمرده
گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
dahmard@gmail.com
ماندانا
بامری
دانش آموخته ارشد آگرواکولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
parspars649@yahoo.com
بهروز
کشتگر
گروه عمران، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
bkeshtegar@yahoo.com
عیسی
خمری
گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
i-khammari@gmail.com
10.22034/csrar.2020.119156
بهمنظور ارزیابی اثرات کودهای زیستی بر برخی صفات کمی و کیفی بادامزمینی، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 93 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: (شاهد، بیوسولفور، نیتروکسین، جلبک دریایی، فسفات بارور2، جلبک دریایی + بیوسولفور، جلبک دریایی + فسفات بارور2، جلبک دریایی + نیتروکسین، فسفات بارور2 + بیوسولفور، فسفات بارور2 + نیتروکسین، بیوسولفور + نیتروکسین، فسفات بارور2 + بیوسولفور + نیتروکسین، فسفات بارور2 + بیوسولفور + جلبک دریایی، جلبک دریایی + بیوسولفور + نیتروکسین و جلبک دریایی + بیوسولفور + نیتروکسین + فسفات بارور2). نتایج نشان داد که تیمار نیتروکسین بیشترین تأثیر را بر وزن نیام، وزن صد دانه، عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت و درصد روغن داشت. با کاربرد نیتروکسین به ترتیب 28، 24، 22، 28 و 47 درصد صفات مذکور نسبت به شاهد افزایش نشان دادند. تیمار جلبک دریایی نیز تأثیر معنیداری بر وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیک داشت. تیمار ترکیبی فسفات بارور2 + نیتروکسین باعث افزایش 27 و 24 درصدی پروتئین دانه و درصد خاکستر نسبت به تیمار شاهد گردید. تیمار فسفات بارور2 نیز باعث افزایش 39 درصدی فسفر دانه نسبت به تیمار شاهد گردید. بهطورکلی میتوان بیان نمود که بکار گیری ترکیبی تیمارهای کود تأثیر معنیداری بر عناصر غذایی جذب شده توسط بذر و درصد پروتئین دانه نسبت به استفاده منفرد آنها داشت.
بیوسولفور,پروتئین دانه,جلبک دریایی,درصد روغن,نیتروکسین
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119156.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119156_59124d859c60c9d041fce50a08d5a7aa.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
مقایسه ژنوتیپهای گندم نان متحمل به تنش کمآبی آخر فصل رشد با استفاده از شاخصهای تحمل تنش
33
41
FA
آرزو
عبدی
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
abdi@yahoo.com
محمد
رضایی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، ارومیه، ایران
rezaeim@yahoo.com
امین
عباسی
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
a.abbasi25@yahoo.com
عبداله
جوانمرد
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
javanshoaib@yahoo.com
مجتبی
نورآیین
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
mojtabanouraein@yahoo.com
حمید
حاتمی ملکی
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه، مراغه، ایران
hatamimaleki@yahoo.com
10.22034/csrar.2020.119078
تنش کمآبی آخر فصل رشد از مهمترین عوامل محدودکننده تولید گندم در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران میباشد و یکی از راهکارهای مقابله با آن معرفی ارقام متحمل با شرایط تنش است. در این تحقیق، واکنش 15 ژنوتیپ آبی گندم نان پاییزه به تنش کمآبی آخر فصل رشد، با استفاده از شاخصهای تحمل به تنش مورد بررسی قرار گرفت. ژنوتیپهای گندم نان بهصورت جداگانه تحت شرایط آبیاری نرمال و تنش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه و در سال 1395 ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپهای مورد مطالعه بر اساس شاخصهای تحمل به تنش کمآبی بود. مقایسه میانگین ژنوتیپها از نظر عملکرد در شرایط نرمال و تنش و نیز شاخصهای تحمل نشان داد که ژنوتیپهای Mihan و Nwau15/Attila//Shark/F4105W2.1 میتوانند ژنوتیپهای مناسبی برای کشت در شرایط تنش کمآبی آخر فصل رشد باشند. گروهبندی ژنوتیپها بر اساس شاخصهای تحمل مورد مطالعه، آنها را در 3 گروه مجزا قرار داد. در بین شاخصهای مورد مطالعه، شاخصهای GMP، STI، YSI و SSI به واسطه دارا بودن همبستگی معنیدار با عملکردهای محیطی، بهترین شاخصها برای گزینش ارقام متحمل به تنش آخر فصل شناسایی شدند. نتایج پلاتهای سهبعدی نشان داد که ژنوتیپهای Zarrin و Nwau15/Attila//Shark/F4105W2.1 از نظر شاخصهای GMP، STI و SSI دارای بالاترین عملکرد در شرایط تنش و بدون تنش بوده (گروه A) و میتوانند در شرایط تنش رطوبتی آخر فصل رشد بکار گرفته شوند.
شاخص GMP,شاخص STI,شاخص SSI,عملکرد,گندم نان
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119078.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119078_c38cf752d5e95f5779ab02c69ddb2dec.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
تاثیر قارچ ریشه Glomus interaradices بر روی فعالیت های آنزیمی و شرایط رشدی هشت ژنوتیپ گندم
43
53
FA
سید کاظم
صباغ
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه یزد، یزد، ایران
sksabbagh@yazd.ac.ir
محمد رضا
سرافراز اردکانی
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه یزد، یزد، ایران
sarafraz.ardakani@yazd.ac.ir
مرضیه
طاهری
گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه یزد، یزد، ایران
m.taheri@yahoo.com
حمید رضا
بلوک یزدی
گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
bolokyazdi60@gmail.com
10.22034/csrar.2020.119122
استفاده از فرآوردههای بیولوژیک مانند گونههای مختلف قارچ ریشه، درجهت تأمین بخشی از عناصر مورد نیاز گیاه به ویژه فسفر یکی از راه حلهای اساسی و مفید درجهت بهبود شرایط رشدی گیاه می باشد. در این تحقیق واکنش میکوریزی 7 رقم مختلف گندم به قارچ ریشه <em>Glomus interaradices</em>در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی در 4 تکرار در شرایط گلخانه مورد بررسی و تاثیر قارچ بر شرایط رشدی و میزان تغییرات تعدادی از آنزیم های آنتی اکسیدانتی مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی ماکروسکوپی ریشه گیاهان میکوریزه شده و مقایسه با گیاهان بدون قارچ ریشه، بالاترین میزان میکوریزه شدن را در رقم وحشی <em>Ageilops tauchii</em> نشان داد. کمترین میزان میکوریزه شدن ریشه در ارقام زراعی گندم ثبت گردید. بیشترین درصد میزان آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز به ترتیب در ارقام تجن، نارین و هانا که همگی از ارقام زراعی هستند نسبت به شاهد بدون قارچ ریشه مشاهده گردید. با توجه به دادههای حاصل چنین میتوان نتیجهگیری کرد که میکوریزاسیون اگرچه به ماهیت ژنتیکی و پلوئیدی گندم بستگی دارد ولی به طور مستقیم قادر به افزایش فعالیتهای آنزیمی گیاه نمیشود؛ بنابراین افزایش میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانتی ارتباط مستقیمی با درصد میکوریزه شدن ریشه واریتههای مختلف گندم ندارد.
آنزیمهای آنتی اکسیدانتی,ارقام گندم وحشی و مدرن,همزیستی
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119122.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119122_b79ba818831b5cb8777ffda0171c12ce.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
اثر فسفر و پتاسیم بر روند رشد و عملکرد همیشه بهار (.Calendula officinalis L)
55
66
FA
محمد
صدقی
گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
m_sedghi@uma.ac.ir
10.22034/csrar.2020.119142
تغذیه مطلوب گیاهان و کاهش اثر کمبود عناصر غذایی مهم، یکی از عوامل موثر بر تولید گیاهان به شمار میرود. اطلاعات ما در مورد اثر عناصر غذایی بر تولید گیاهان دارویی اندک است. به این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1391 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل: 4 سطح کود فسفره (p <sub>2</sub>O<sub>5</sub>) به صورت صفر (شاهد)، 40، 80 و 120 کیلوگرم در هکتار از منبع فسفات آمونیوم و 4 سطح کود پتاسه (K<sub>2</sub>O) به صورت صفر (شاهد)، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار از منبع نیترات پتاسیم بود. نتایج نشان داد که روند تغییرات شاخصهای رشد در سطوح مختلف پتاسیم و فسفر تا حدودی یکسان بود، ولی سطوح پتاسیم تاثیر بیشتری بر میانگین شاخصهای رشد نشان داد. تنها در سطح 120 کیلوگرم فسفر و در سطوح مختلف پتاسیم روند سرعت رشد نسبی متفاوت از سایر تیمارها بود. کاربرد توام 80 و 150 کیلوگرم فسفر و پتاسیم حداکثر عملکرد دانه و گل خشک را تولید کرد که با تیمار 80 و 100 کیلوگرم در هکتار تفاوت معنیداری نداشت. به طور کلی، کاربرد پتاسیم بر بیشتر صفات موثر بود و اثر فسفر چندان بر روند رشد آشکار نگردید.
تغذیه گیاهی,تمایل جذب عنصر,شاخص رشد,عملکرد
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119142.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119142_475683282d0b3a721ab082d0966c8153.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
تعیین ترکیب بهینه متغیرهای ورودی با استفاده از آزمون گاما برای مدلسازی پتاسیم قابل جذب در سیستم عصبی-فازی (مطالعه موردی: منطقه میانکنگی؛ زابل)
67
75
FA
امین
دلارامی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم مهندسی خاک، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل، زابل، ایران
amindelarami68@gmail.com
احمد
غلامعلی زاده
گروه علوم مهندسی خاک، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل، زابل، ایران
ahangar@uoz.ac.ir
اسما
شعبانی
گروه علوم مهندسی خاک، دانشکده آب و خاک، دانشگاه زابل، زابل، ایران
shabani_362@yahoo.com
10.22034/csrar.2020.119092
یکی از مراحل مهم و پیچیده برای مدلسازی غیرخطی، پیش پردازش دادههای ورودی به منظور انتخاب ترکیبی مناسب از آنها در مدل میباشد. در این مطالعه آزمون گاما برای انتخاب ترکیب بهینه متغیرهای ورودی در مدلسازی پتاسیم قابل جذب استفاده شد. برای تعیین بهینه تعداد دادههای مورد نیاز برای مدلسازی از آزمون M استفاده شد. به منظور مدلسازی تعداد هشت متغیر ورودی استفاده گردید. مدلسازی پتاسیم قابل جذب با استفاده از تعداد نقاط بهینه، متغیرهای منتخب با خوشهبندی کاهشی در سیستم عصبی فازی انجام شد. نتایج نشان داد که شش متغیر شامل (درصد رس، سیلت، ماده آلی، هدایت الکتریکی، رطوبت اشباع و pH) ترکیب بهینه متغیرها در مدلسازی پتاسیم قابل جذب در منطقه میانکنگی میباشند. همچنین با استفاده از خروجی آزمون M تعداد 112 داده (60 درصد دادهها) برای بخش آموزش مدلسازی مناسب تشخیص داده شد. نتایج حاکی از این واقعیت است که روش M در قسمت آموزش از دقت و سرعت مناسبی نسبت به روش آزمون و خطا در یافتن تعداد مناسب دادههای ورودی، برخوردار میباشد. نتایج حاصل از مدلسازی نیز بیانگر آن بود که روش عصبی فازی توانایی و عملکرد بالایی در برآورد مقدار پتاسیم قابل جذب در خاکهای منطقه میانکنگی را داشته است (R<sup>2</sup>=0.90 و RMSE=4.27). همچنین، در این تحقیق، در راستای مدلسازی و پیشبینی پتاسیم قابل جذب، درصد کربن آلی مهمترین ورودی شناخته شد.
آزمون M,آزمون گاما,پتاسیم قابل جذب,عصبی فازی,ویژگیهای زودیافت
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119092.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119092_716699c09033e23f7174a0a49b7c3b2f.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
اثر روش های مدیریت تلفیقی علف های هرز بر جمعیت علف های هرز و عملکرد علوفه ذرت (Zea mays L)
77
86
FA
علیرضا
سعیدی نیا
کارشناس ارشد شناسایی و مبارزه با علف های هرز، سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان جنوبی، بیرجند، ایران
alirezasaeedinia@yahoo.com
سید غلامرضا
موسوی
گروه زراعت، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران
s_reza1350@yahoo.com
10.22034/csrar.2020.119132
به منظور بررسی تاثیر مدیریت تلفیقی تراکم، اعمالکولتیواتور و دزهای کاهشیافته کنترل شیمایی علفهای هرز بر جمعیت و تراکم علفهای هرز و عملکرد ذرت علوفهای، این تحقیق به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 92-1391 در شهرستان خوسف بخش ماژان انجام شد. آزمایش دو سطح کولتیواتور به عنوان عامل کرت اصلی شامل با و بدون کاربرد و دو سطح تراکم 100 و 150 هزار بوته در هکتار و دزهای کاهش یافته علفکش لوماکس در چهار سطح شامل 0، 1/5، 3 و 4/5 لیتر در هکتار (دز توصیه شده) به عنوان عامل کرتهای فرعی مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان داد افزایش تراکم از 100 به 150 هزار بوته در هکتار باعث افزایش 8/7 درصد وزن خشک کل علوفه ذرت شد. کاربرد کولتیواتور و مقدار 1/5 لیتر در هکتار علفکش لوماکس نسبت به تیمار کاربرد کولتیواتور و عدم مصرف علفکش باعث افزایش 66/2 و 65/8 درصدی به ترتیب عملکرد خشک کل و عملکرد ترکل علوفه ذرت گردید. با کاربرد کولتیواتور و مقدار 1/5 لیتر در هکتار علف کش لوماکس عملکرد خشک کل به مقدار 23020 کیلوگرم در هکتار و عملکرد تر کل علوفه ذرت به مقدار 103750 کیلوگرم در هکتار تولید گردید. کاربرد کولتیواتور و مقدار 1/5 لیتر در هکتار علفکش لوماکس باعث کاهش 98 درصدی زیست توده کل علف های هرز و کاهش 92 درصدی تعداد کل علف های هرز نسبت به تیمار عدم کنترل گردید. از اینرو در راستای کشاورزی پایدار از طریق کاهش مصرف مواد شیمیایی درسیستمهای زراعی می توان با مدیریت تلفیقی علفهای هرز دز مصرفی علفکش جدید لوماکس را تا حدودی کاهش داد که این امر کاهش بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف علفکشهای شیمیایی بر محیط زیست و افت مقاومت علفهای هرز را به دنبال دارد.
تراکم بوته,علفکش,لوماکس,کولتیواتور,عملکرد
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119132.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119132_1916707b765e13473c69e6990a433746.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
ارزیابی عملکرد نیشکر تحت تاثیر سطوح آبیاری و کود با استفاده از مدل Aquacrop
87
96
FA
فرزاد
حق نظری
دانشجوی دکتری آبیاری و زهکشی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
farzadnazari85@gmail.com
مهشید
قنبریان
دانشجوی دکتری آبیاری و زهکشی، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
mahshid.ghanbarian@gmail.com
علی
شینی دشتگل
دانشجوی دکتری، آبیاری و زهکشی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
sheinidashtegol@yahoo.com
ویدا
ورناصری
دانشجوی دکتری بوم شناسی زراعی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
vidavarnaseri@gmail.com
10.22034/csrar.2020.119085
ارتقای کارایی مصرف آب با هدف تولید بیشتر در بخش کشاورزی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ لذا شبیهسازی مراحل رشد گیاه و در نتیجه پیشبینی عملکرد محصول، منجر به برنامهریزی بهتر و مدیریت کاراتر در روند تولید می شود. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی عملکرد و زیستتوده نیشکر در مرحله بازرویی در سال سوم کاشت، با مدل AquaCrop در کشت و صنعت امیرکبیر با سه سطح آبیاری کامل یا 100 درصد نیاز آبی (I1)، 75 درصد (I2) و 55 درصد نیاز آبی (I3) و سه سطح کود 100 درصد نیاز گیاه نیشکر به کود نیتروژن (F1)، 80 درصد (F2) و 60 درصد (F3) با چهار تکرار در سال 1390-1389 انجام شد. برای واسنجی مدل مقادیر واسنجی به همراه پیشبینی خطای آماری R2 برای عملکرد محصول و زیستتوده برای تمام سطوح مختلف کودی و آبیاری بهترتیب برابر با 0/97 و 0/96 به دست آمد. در مرحله صحتسنجی، عملکرد محصول در شرایط مختلف مدیریت آبیاری شبیهسازی و با عملکرد واقعی مقایسه شد و مقادیر ضریب همبستگی برای عملکرد محصول و زیستتوده به ترتیب 0/91 و 0/81 برآورد شد. با بررسی تیمارها مشخص شد که تیمار F2I1 نسبت به دیگر تیمارها، عملکرد زیستتوده بالاتری داشت. نتایج نشان داد که با کاهش 20 درصدی در مصرف کود میتوان به عملکرد مورد نظر دست یافت. این امر کاهش هزینههای مربوط به کشاورزی را به همراه خواهد داشت و در بلندمدت اثرات سوء ناشی از مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی را کاهش داده و ضمن افزایش محصول، برنامهای راهبردی برای نیل به اهداف کشاورزی پایدار خواهد بود.
آنالیز حساسیت,زیست توده,صحتسنجی,واسنجی
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119085.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119085_bc1705cdafc5ba1cbf4e348424bccbcf.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
ارزیابی عملکرد و سرعت پرشدن دانه لاینهای امیدبخش گندم نان (Triticum aestivum L.) در پاسخ به درجه روز رشد (GDD)
97
111
FA
حبیب اله
سوقی
0000000194589933
بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایران
hab3asog@gmail.com
محمد تقی
فیض بخش
بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایران
feyz_54@yahoo.com
نصیبه
رضوان طلب
دانش آموخته دکتری اکولوژی گیاهان زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
na_rezvan@yahoo.com
10.22034/csrar.2020.119140
افزایش عملکرد در گندم مستلزم شناخت روشهای مدیریتی مناسب است. از جمله مهمترین آنها معرفی ارقام جدید و تاریخ کاشت مناسب میباشد. به منظور ارزیابی عملکرد و سرعت پرشدن دانه لاینهای امیدبخش گندم نان نسبت به تاریخ کاشت به موقع و تأخیری آزمایشی در ایستگاه عراقی محله گرگان در دو سال زراعی 1395-1394و 1396-1395 انجام شد. این آزمایش به صورت اسپیلتپلات و بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اصلی تاریخ کاشت در دو سطح شامل: 15 آذر (تاریخ کاشت بهموقع) و 15دی (تاریخ کاشت تأخیری) و فاکتور فرعی هشت رقم و ژنوتیپ گندم بودند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثرات سال، تاریخ کاشت و اثرات متقابل سال × تاریخ کاشت بر روی همه صفات مورد بررسی به جز شاخص برداشت معنیدار بود. همچنین اثرات متقابل تاریخ کاشت × ژنوتیپ نیز بر روی همه صفات مورد بررسی به جز تعداد دانه در سنبله و درجه روز رشد از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی معنیدار بود. مناسب بودن شرایط آب و هوایی در طول دوره رشد و نمو گیاه در تاریخ کاشت 15 آذر باعث افزایش تعداد پنجههای بارور شد و از طرف دیگر کوتاهی فصل رشد گندم در تاریخ کاشت دیرتر باعث کاهش تعداد پنجههای بارور گردید. نتایج مقایسه میانگینهای اثرات متقابل سال × ژنوتیپهای مورد بررسی و اثرات متقابل تاریخ کاشت × ژنوتیپ نشان داد که در هر دو سال اجرای آزمایش و همچنین در هر دو تاریخ کاشت ژنوتیپ شماره هفت با پدیگری SAUAL/3/MILAN/S87230//BAV92 و رقم گنبد دارای طول دوره پرشدن و سرعت موثرپرشدن دانه بالاتری بودند و توانستند عملکرد قابل قبولی در مقایسه با سایر ژنوتیپها تولید نمایند.
تاریخ کشت,سنبله,رقم,عملکرد دانه,گرگان
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119140.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119140_2ecfc6dc816e19aeae78dde93ba20827.pdf
دانشگاه زابل
تحقیقات علوم زراعی در مناطق خشک
2423-611X
2588-4603
2
1
2020
08
22
اثرات کود دامی و الگوهای مختلف کشت مخلوط بر عملکرد کمی و کیفی چای ترش (Hibiscus sabdariffa) و لوبیا چشمبلبلی (Phasaeolous vulgaris)
113
125
FA
محمدعلی
کریمیان
پژوهشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
mohammadkarimian1350@gmail.com
بهروز
میر
دانش آموخته کارشناسی ارشد زراعت، معاونت پژوهشی و فناوری، دانشگاه زابل، ایران
فاطمه
بیدرنامنی
پژوهشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
f.bidarnamani65@uoz.ac.ir
عباس
کشتگر
دانشجوی دکتری اگرواکولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، ایران
10.22034/csrar.2020.119091
برای بررسی اثرات کود دامی و الگوهای مختلف کشت مخلوط بر عملکرد کمی و کیفی چای ترش و لوبیا چشمبلبلی، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1392 در پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل اجرا گردید. تیمارها شامل 0، 20 و 30 تن در هکتار کود دامی در کرتهای اصلی و الگوهای مختلف کشت مخلوط (خالص چای ترش، خالص لوبیا چشمبلبلی، 75% چای ترش + 25% لوبیا چشمبلبلی،50% چای ترش + 50% لوبیا چشمبلبلی، 25% چای ترش + 75% لوبیا چشمبلبلی) در کرتهای فرعی بودند. نتایج نشان داد که در چای ترش بیشترین ارتفاع بوته، تعداد میوه در بوته، عملکرد اقتصادی و عملکرد زیستی و در لوبیا چشمبلبلی حداکثر تعداد غلاف در بوته، عملکرد اقتصادی، عملکرد زیستی، درصد پروتئین دانه از کشت خالص همراه با کاربرد 30 تن در هکتار کود دامی به دست آمد. بالاترین میزان آنتوسیانین و کربوهیدرات چای ترش از کاربرد 30 تن در هکتار کود دامی و کشت مخلوط 25% چای ترش + 75% لوبیا چشمبلبلی حاصل شد. بالاترین شاخص برداشت در چای ترش از کشت 75% چای ترش + 25% لوبیا و در لوبیا چشمبلبلی از کشت خالص آن همراه با مصرف 30 تن در هکتار کود دامی حاصل شد.
آنتوسیانین,پروتئین,حبوبات,کود حیوانی,عملکرد اقتصادی
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119091.html
https://cropscience.uoz.ac.ir/article_119091_0f8c21a6884ddc03a311c6fcde8c38b2.pdf